رقابت، نیرویی ذاتی و اغلب شدید است که هر شرکتی ناگزیر با آن مواجه میشود. چه یک استارتآپ نوپا باشید یا یک شرکت معتبر، تلاش برای پیشی گرفتن از رقبا میتواند هم هیجانانگیز باشد و هم چالشبرانگیز. اما اگر به شما بگویم که گاهی اوقات، رقبای شما میتوانند بهترین متحدانتان باشند، چه نظری خواهید داشت؟
این مفهوم با عنوان «رقابت مشارکتی» شناخته میشود—رویکردی که نحوه فعالیت کسبوکارها را در اقتصاد جهانی به هم پیوستهی امروز دگرگون کرده است. در رقابت مشارکتی، شرکتها به جای حذف یکدیگر، با رقبا برای دستیابی به منافع مشترک همکاری میکنند. این رویکرد، تغییری نوآورانه در برابر تفکر سنتی رقابت مطلق است و برای کسانی که آن را پذیرفتهاند، نتایجی اثباتشده و سودمند به همراه داشته است.
پویایی در حال تغییر کسبوکار
در گذشته، کسبوکارها رقابت را بهعنوان یک بازی حاصلجمع صفر میدیدند، جایی که هدف اصلی، عملکرد بهتر، حذف رقبا، و تصاحب سهم بیشتری از بازار بود. این استراتژی، اگرچه در برخی موارد مؤثر واقع میشد، اما اغلب به سرکوب نوآوری و خلاقیت منجر میشد و محیطی ناپایدار را شکل میداد که تنها یک بازیگر برنده و سایرین بازنده بودند.
در مقابل، رقابت مشارکتی بر این اصل تأکید دارد که کسبوکارها میتوانند حتی در صورت رقابت، از همکاری با یکدیگر بهرهمند شوند. این رویکرد، شرکتها را ترغیب میکند تا نقاط مشترک همکاری را شناسایی کرده و به دنبال منافع دوطرفه در حوزههایی مانند تحقیق و توسعه، شبکههای توزیع، یا کمپینهای بازاریابی مشترک باشند.
مزایای کلیدی رقابت مشارکتی
-
استفاده از نقاط قوت مکمل
همکاری با رقبا، امکان بهرهگیری از تخصصها و توانمندیهای مکمل را فراهم میکند. برای مثال، دو شرکت نرمافزاری با تخصصهای متفاوت میتوانند محصولی جامعتر را از طریق همکاری ارائه دهند. -
کاهش هزینهها
اشتراک منابع مانند زیرساختها، امکانات تولیدی یا شبکههای لجستیکی، میتواند صرفهجویی قابلتوجهی را برای هر دو طرف به همراه داشته باشد. -
افزایش نوآوری و خلاقیت
ترکیب دیدگاهها و ایدههای متنوع، باعث ایجاد راهکارهای خلاقانه برای حل مشکلات مشترک و شناسایی فرصتهای جدید در بازار میشود. -
مدیریت بهتر ریسکها
توزیع ریسک بین چندین بازیگر صنعت، تأثیر نوسانات بازار و رکود اقتصادی را کاهش میدهد.
نمونههای واقعی از رقابت مشارکتی
✅ اپل و سامسونگ
باوجود رقابت شدید در بازار گوشیهای هوشمند، سامسونگ تأمینکننده قطعات کلیدی برای محصولات اپل است. این همکاری نشان میدهد که رقابت و همکاری میتوانند همزمان وجود داشته باشند.
مشارکت “Alibaba 1688” و “ChemLinked” در دیجیتالیسازی فروش مواد اولیه شیمیایی
✅ زمینه همکاری:
- Alibaba 1688 (زیرمجموعه علیبابا) و ChemLinked، به جای رقابت در فروش آنلاین، برای شفافیت بازار و دیجیتالیسازی توزیع مواد شیمیایی با یکدیگر همکاری کردند.
✅ نتیجه: - ایجاد یک پلتفرم هوشمند برای خریداران و فروشندگان جهت بررسی کیفیت مواد اولیه و دریافت گواهینامهها.
- کاهش واسطهها و ارائه قیمتهای رقابتیتر برای تولیدکنندگان مواد غذایی و دارویی.
همکاری “Knowde” و “SpecialChem” در پلتفرمهای آنلاین فروش مواد شیمیایی
✅ زمینه همکاری:
- Knowde و SpecialChem، که هر دو مارکتپلیسهای آنلاین تخصصی برای مواد اولیه شیمیایی هستند، به جای رقابت مستقیم، در برخی بخشها دادههای بازار و اطلاعات فنی را به اشتراک گذاشتند.
✅ نتیجه: - بهبود شفافیت بازار و ارائه اطلاعات بهتر به مشتریان.
- افزایش دسترسی شرکتهای کوچک به مواد اولیه خاص با قیمت مناسب
- Knowde و SpecialChem، که هر دو مارکتپلیسهای آنلاین تخصصی برای مواد اولیه شیمیایی هستند، به جای رقابت مستقیم، در برخی بخشها دادههای بازار و اطلاعات فنی را به اشتراک گذاشتند.
-
همکاری “Brenntag” و “Univar Solutions” در توزیع جهانی مواد شیمیایی
✅ زمینه همکاری:
- Brenntag و Univar Solutions دو شرکت پیشرو در توزیع جهانی مواد اولیه شیمیایی هستند. این شرکتها برای بهینهسازی شبکه توزیع در بازارهای نوظهور همکاری کردند.
✅ نتیجه: - کاهش هزینههای حملونقل و انبارداری از طریق به اشتراکگذاری مراکز توزیع در برخی مناطق.
- افزایش دسترسی مشتریان به مواد اولیه تخصصی از طریق سفارشات یکپارچه.
- Brenntag و Univar Solutions دو شرکت پیشرو در توزیع جهانی مواد اولیه شیمیایی هستند. این شرکتها برای بهینهسازی شبکه توزیع در بازارهای نوظهور همکاری کردند.
✅ اتحادهای خطوط هوایی
اتحادیههای بینالمللی مانند Star Alliance و Oneworld، شرکتهای هواپیمایی رقیب را گرد هم میآورند تا مسیرها، مسافران و منابع را به اشتراک بگذارند و تجربه بهتری برای مسافران فراهم کنند.
✅ صنعت داروسازی
بسیاری از شرکتهای دارویی، در مراحل تحقیق و توسعه پیشرقابتی همکاری میکنند تا روند کشف و تولید دارو را سرعت ببخشند، درحالیکه برخی از نتایج بهعنوان دارایی اختصاصی شرکتها حفظ میشود.
چگونه رقابت مشارکتی را در کسبوکار خود اجرا کنیم؟
✅ شناسایی منافع مشترک: به دنبال حوزههایی باشید که شرکت شما و رقبا اهداف یا چالشهای مشترک دارند.
✅ تعیین اهداف شفاف: از ابتدا نتایج مورد انتظار را مشخص کنید تا همکاری به نفع هر دو طرف باشد.
✅ ایجاد چارچوب قانونی: برای حفاظت از منافع هر شرکت، از توافقات حقوقی مانند قراردادهای عدم افشا و مالکیت معنوی استفاده کنید.
✅ برقراری ارتباط مؤثر: شفافیت و گفتوگوی باز، کلید موفقیت همکاریهای استراتژیک است.
در دنیای امروز، رقابت دیگر به معنای حذف حریف نیست؛ بلکه کسبوکارهایی که هوشمندانه رقابت را با همکاری تلفیق میکنند، آینده بازار را در دست خواهند داشت.
اتحاد میان شرکتها، چه از نقاط مختلف جهان باشند و چه در امتداد زنجیره تأمین قرار گیرند، به یکی از واقعیتهای انکارناپذیر دنیای تجارت امروز تبدیل شده است. برخی از این اتحادها تنها برخوردهایی موقتیاند که صرفاً تا زمانی دوام میآورند که یکی از شرکا بتواند جای پای خود را در بازار جدیدی محکم کند. در مقابل، برخی دیگر زمینهساز ادغام عمیق فناوریها و قابلیتهای دو یا چند شرکت هستند.
صرفنظر از مدتزمان و اهداف این اتحادها، توانایی در برقراری و حفظ یک همکاری موفق، به یکی از داراییهای کلیدی شرکتها بدل شده است؛ مفهومی که آن را مزیت مشارکتی مینامم. در اقتصاد جهانی، شرکتی که مهارت ایجاد و مدیریت همکاریهای سازنده را توسعه داده باشد، به یک مزیت رقابتی قابلتوجه دست خواهد یافت.
چرا اتحادهای بین شرکتی ضروریاند؟
اتحاد بین شرکتها از صنایع مختلف یا زنجیره تأمین، تنها یک انتخاب نیست، بلکه یک ضرورت راهبردی برای رشد و بقاست. برخی اتحادها برای ورود به بازارهای جدید شکل میگیرند، برخی دیگر به ادغام فناوریها و قابلیتهای دو یا چند شرکت منجر میشوند. اما در هر صورت، یک شرکت با توانایی ایجاد و حفظ همکاریهای اثربخش، مزیت رقابتی قابلتوجهی خواهد داشت.
چالشهای همکاریهای بین شرکتی
متأسفانه، بسیاری از مدیران ارشد تنها بر جنبههای مالی این همکاریها تمرکز دارند، بدون اینکه به مدیریت انسانی و فرهنگی این روابط بپردازند. آنها بیشتر به کنترل رابطه میاندیشند تا پرورش آن. نتیجه این رویکرد، نادیده گرفتن یک منبع کلیدی قدرت در اتحادهای تجاری است. تحقیقات نشان میدهد که اتحادهای پایدار مانند سیستمهای زنده هستند که در طول زمان تکامل مییابند و به ارتباطات انسانی عمیق و ساختارهای درونی انعطافپذیر نیاز دارند.
سه اصل کلیدی برای موفقیت اتحادهای تجاری
تحقیقات روی نمونههای موفق و ناموفق از همکاریهای بینالمللی نشان داده است که اتحادهای موفق دارای سه ویژگی کلیدی هستند:
-
فراتر از معامله، بهعنوان یک رابطه زنده
اتحادهای اثربخش تنها بر منافع کوتاهمدت متمرکز نیستند، بلکه بستری برای فرصتهای بلندمدت نیز ایجاد میکنند. این روابط به شرکتها امکان میدهند درهای جدیدی به روی آینده باز کنند. -
تمرکز بر همکاری، نه فقط مبادله
اتحادهای موفق تنها به تبادل منافع محدود نمیشوند، بلکه ارزش جدیدی خلق میکنند. شرکای تجاری برای مهارتها و قابلیتهای یکدیگر ارزش قائلاند و این روابط را بستری برای رشد دوجانبه میبینند. -
ایجاد شبکه ارتباطی قوی بهجای کنترل سختگیرانه
همکاریهای پایدار به شبکههای متراکم از ارتباطات انسانی و زیرساختهای داخلی کارآمد نیاز دارند که یادگیری و تعامل مداوم را تسهیل کنند. روابط موفق با اعتماد و تعامل مستمر شکل میگیرند، نه از طریق قوانین و مقررات سختگیرانه.تأثیر ادراکات در تصمیمگیری
فاصله باعث ایجاد جذابیت میشود. رهبران شرکتها اغلب تفاوتهای ظریف شریک بالقوه را درک نمیکنند. ادراکات انتخابی، رویاها را تقویت کرده و خطرات را نادیده میگیرد. رهبران بر اساس آنچه میخواهند ببینند، تصمیم میگیرند و گاهی متوجه نشانههای هشداردهنده نمیشوند.سه معیار کلیدی در انتخاب شریک تجاری:
-
تحلیل خود
شرکتهایی که صنعت خود را میشناسند و شرایط در حال تغییر را ارزیابی میکنند، در ایجاد اتحاد موفقترند. همچنین، تجربه مدیران در ارزیابی شرکای بالقوه، از تصمیمات عجولانه جلوگیری میکند. -
شیمی و تعامل شخصی
روابط تجاری تنها به تحلیل مالی و استراتژیک محدود نمیشود. ارتباط قوی بین مدیران ارشد، حسن نیت ایجاد کرده و به کاهش تنشها کمک میکند. بهعنوانمثال، در اتحاد Matra Hachette و Northern Telecom، تعامل مستقیم رهبران باعث موفقیت همکاری شد. استرن، مدیرعامل Northern، برخلاف مدیران دیگر، شخصاً در مذاکرات مشارکت داشت و ارتباط خوبی با همتای فرانسوی خود برقرار کرد. -
سازگاری استراتژیک و فرهنگی
شرکتها باید علاوه بر بررسی قابلیتهای مالی، سازگاری فلسفی و استراتژیک را نیز ارزیابی کنند. هنگام همکاری BhS با تأمینکنندگان کلیدی، مدیرعامل شرکت ابتدا با رهبران احتمالی دیدار کرد تا دیدگاههای تجاری آنها را بررسی کند.نمونه هایی از موفقیت همکاری بر اساس سازگاری
1. خودتحلیلی: شناخت نیازهای بازار و تحلیل شرکای مناسب
✅ مثال 1: همکاری BASF و Cargill در تولید افزودنیهای غذایی BASF و Cargill، دو شرکت بزرگ بینالمللی، برای تولید افزودنیهای غذایی سالم و مطابق با استانداردهای بهداشتی جهانی، همکاری کردند. این همکاری به دلیل تحلیل دقیق هر دو شرکت از تقاضای فزاینده بازار برای مواد غذایی سالم و طبیعی ایجاد شد. BASF از نظر فناوری و مواد شیمیایی تخصص دارد، در حالی که Cargill از طریق تجربه در تأمین مواد اولیه و شبکههای توزیع گسترده، پشتیبانی میکند. این همکاری به هر دو طرف اجازه داد تا محصولات جدیدی برای بازارهای جهانی تولید کنند.
✅ مثال 2: همکاری Dow Chemical و Nestlé در توسعه مواد بستهبندی سازگار با محیطزیست شرکت Dow Chemical و Nestlé به منظور تولید مواد بستهبندی که هم محیطزیست را حفظ کرده و هم در صنعت غذایی کاربرد داشته باشد، همکاری کردند. Dow Chemical با داشتن فناوریهای پیشرفته در زمینه پلاستیکهای زیستپذیر و Nestlé به عنوان یک شرکت پیشرو در صنعت غذا، این همکاری را به منظور پاسخ به نیازهای بازار مصرفکنندگان آگاه به محیطزیست ایجاد کردند.
2. شیمی: اهمیت روابط شخصی و فرهنگ سازمانی در همکاریها
✅ مثال 3: همکاری Coca-Cola و AkzoNobel در توسعه رنگهای طبیعی برای محصولات غذایی در صنعت نوشیدنی و مواد غذایی، Coca-Cola و AkzoNobel همکاری کردند تا رنگهای طبیعی و سالم برای نوشیدنیها و سایر محصولات غذایی ایجاد کنند. این همکاری بر اساس ارتباط خوب میان مدیران هر دو شرکت و همراستایی فرهنگی آنها در زمینه تولید محصولات سالم و پایدار بنا شده است. تفاوت در فرهنگ سازمانی ممکن بود چالشبرانگیز باشد، اما به دلیل انگیزههای مشترک برای کاهش استفاده از رنگهای مصنوعی، این اتحاد موفق بود.
✅ مثال 4: همکاری DuPont و Danisco در تولید مواد طعمدهنده و افزودنیهای غذایی DuPont که در زمینه مواد شیمیایی پیشرفته تخصص دارد، و Danisco، شرکت دانمارکی فعال در تولید مواد افزودنی غذایی، با یکدیگر همکاری کردند. این همکاری بهویژه به دلیل وجود شیمی قوی میان مدیران ارشد این دو شرکت و دیدگاه مشترک در زمینه تولید طعمدهندهها و افزودنیهای طبیعی برای صنعت غذا ایجاد شد. روابط شخصی مثبت بین مدیران ارشد این دو شرکت موجب موفقیت این مشارکت شد.
3. سازگاری: ارزیابی سازگاری استراتژیک، فرهنگی و فلسفی
✅ مثال 5: همکاری IFF و DSM در تولید مواد افزودنی غذایی طبیعی IFF (International Flavors & Fragrances) و DSM در زمینه تولید مواد افزودنی و طعمدهندههای طبیعی برای صنایع غذایی با یکدیگر همکاری کردند. این همکاری بر اساس سازگاریهای استراتژیک و فرهنگی شکل گرفت، زیرا هر دو شرکت بر اهمیت استفاده از مواد طبیعی در محصولات غذایی تأکید دارند. در این مشارکت، IFF بهویژه به تجربه خود در تولید طعمدهندههای طبیعی و DSM به دانش و تکنولوژیهای مربوط به مواد شیمیایی پیشرفته و پایدار برای صنعت غذایی اعتماد کردند. این همکاری نه تنها از نظر مالی بلکه از لحاظ فلسفی و فرهنگی نیز به نفع هر دو شرکت بود.
✅ مثال 6: همکاری Syngenta و Bayer CropScience در بهبود کشاورزی و تأمین مواد اولیه برای صنایع غذایی Syngenta و Bayer CropScience برای توسعه تکنولوژیهای کشاورزی نوآورانه بهویژه در زمینه کشاورزی پایدار همکاری کردند. هدف آنها افزایش بهرهوری و کاهش آفات و بیماریها در محصولات کشاورزی بود. این همکاری بهویژه در تأمین مواد اولیه برای صنایع غذایی اهمیت دارد، زیرا با تولید محصولات با کیفیت بالا، میتواند تأثیر مثبتی بر کیفیت و طعم نهایی مواد غذایی مصرفی داشته باشد
انواع روابط همکاری
روابط همکاری میان شرکتها در امتداد طیفی از تعاملات، از ضعیف و دور تا قوی و نزدیک، قرار میگیرند. در یک سوی این طیف، کنسرسیومهای خدمات متقابل قرار دارند، جایی که شرکتهای مشابه در یک صنعت، منابع خود را برای دستیابی به مزایایی که بهتنهایی هزینهبر است، تجمیع میکنند—مانند دسترسی به فناوریهای پیشرفته.
در سطحی بالاتر، سرمایهگذاریهای مشترک قرار دارند که در آن، شرکتها برای بهرهبرداری از فرصتی که نیازمند توانمندیهای هر دو طرف است، با یکدیگر همکاری میکنند؛ برای مثال، شرکتی فناوری نوآورانه دارد و دیگری بازار گستردهای را در اختیار دارد. سرمایهگذاری مشترک میتواند بهعنوان نهادی مستقل عمل کند یا فعالیتهای شرکا را به هم پیوند دهد.
در قویترین و نزدیکترین سطح همکاری، مشارکتهای زنجیره ارزش قرار دارند که در آن، شرکتهایی از صنایع مختلف با مهارتهای متفاوت اما مکمل، قابلیتهای خود را برای خلق ارزش برای مشتریان نهایی در هم میآمیزند. در این نوع همکاری، تعهدات طرفین عمیق است، فعالیتهای مشترک در حوزههای مختلف گسترش مییابد، و عملیات تا حدی به یکدیگر وابسته میشود، بهگونهای که میتواند تغییرات بنیادینی در ساختار هر یک از شرکا ایجاد کند.
در مشارکتهای زنجیره ارزش، شرکتها با تکیه بر مهارتهای متفاوت، برای خلق ارزش بهصورت مشترک گرد هم میآیند. این در حالی است که یک شرکت میتواند همزمان در چندین نوع رابطه همکاری مشارکت داشته باشد و در هرکدام نقشی متفاوت ایفا کند. بهعنوان نمونه، در کنسرسیوم Inmarsat که یک ماهواره مخابراتی را اداره میکند، ۶۵ شرکت بهطور همزمان مالک، سرمایهگذار، مشتری، تأمینکننده فناوری، تنظیمکننده سیاستها و حتی رقیب ارائهدهنده خدمات مشابه هستند. یا در نمونهای دیگر، شرکت Netas که سرمایهگذاری مشترک Northern Telecom در ترکیه است، همزمان بهعنوان دارایی سرمایهگذاری برای Northern، مشتری تجهیزات، تأمینکننده نرمافزار و دروازهبان روابط دیگر عمل میکند.
در تمام این موارد، روابط تجاری فراتر از یک معامله ساده است؛ این همکاری میان سازمانهای مستقل، با اشکال متنوع، پتانسیل توسعه بیشتر را در خود جای داده و مبتنی بر توافقی دوطرفه برای استمرار تعامل است. ارزش این روابط تنها به مزایای کنونی محدود نمیشود، بلکه جریان مداومی از فرصتها را نیز در بر دارد.
-
تجربه جهانی در مدیریت اتحادها
بررسی تجربیات جهانی نشان میدهد که شرکتهای آسیایی، مهارت بیشتری در ایجاد اتحادهای اثربخش دارند، درحالیکه شرکتهای آمریکای شمالی بیشتر نگاه فرصتطلبانه و مالی به این روابط دارند. شرکتهای اروپایی نیز رویکردی میان این دو اتخاذ میکنند. این تفاوتهای فرهنگی و مدیریتی، نشان میدهد که برای موفقیت در همکاریهای بین شرکتی، توجه به ابعاد انسانی و فرهنگی اتحادها بهاندازه فاکتورهای مالی اهمیت دارد.
رقابت مشارکتی در صنعت مواد اولیه شیمیایی و فرصتهای آن
در بازارهای پویای مواد اولیه شیمیایی، از جمله اسیدسیتریک و سایر افزودنیهای صنعت غذا، رقابت مشارکتی میتواند راهکاری کارآمد برای رشد پایدار و توسعه بازار باشد. در شرایطی که شرکتها با چالشهایی مانند نوسانات قیمت مواد اولیه، محدودیتهای تأمین، قوانین تجاری سختگیرانه و تغییرات تقاضای مصرفکننده مواجهاند، همکاری با رقبا میتواند به جای تضعیف، موجب تقویت جایگاه آنها در بازار شود.
به عنوان مثال، شرکتهای بازرگانی و تولیدکنندگان اسیدسیتریک میتوانند از طریق ایجاد کنسرسیومهای تأمین مشترک، هزینههای زنجیره تأمین را کاهش داده و از امتیازات خرید عمده بهرهمند شوند. همچنین، از طریق همکاری در تحقیقات و توسعه (R&D)، میتوانند محصولات نوآورانهای برای صنایع غذایی ارائه دهند که ضمن افزایش کیفیت، سهم بازار آنها را نیز تقویت کند.
از دیگر نمونههای موفق رقابت مشارکتی، همکاری در توسعه بازارهای صادراتی است. به جای رقابت شدید بر سر سهم بازار، شرکتها میتوانند به صورت جمعی در نمایشگاههای بینالمللی حضور یابند، استانداردهای کیفی خود را همگامسازی کنند و با یکدیگر برای کاهش موانع تجاری تلاش نمایند. این همکاری میتواند جایگاه ایران را به عنوان یکی از تأمینکنندگان اصلی اسیدسیتریک در منطقه و فراتر از آن، تقویت کند.
با تغییر رویکرد از رقابت صرف به رقابت مشارکتی، فعالان این صنعت نهتنها از تهدیدهای بازار به فرصتهای رشد دست مییابند، بلکه با ایجاد همافزاییهای استراتژیک، میتوانند پیشروان تحول و نوآوری در صنعت مواد اولیه شیمیایی باشند.
جمعبندی: هنر اتحاد در مسیر حل چالشها
در زکیه تجارت، ما به قدرت اتحادهای استراتژیک اعتقاد داریم. همکاریهای بین شرکتی نهتنها موجب افزایش قدرت رقابتی میشوند، بلکه مسیر را برای خلق راهحلهای نوآورانه و غلبه بر چالشهای پیچیده هموار میکنند. موفقیت در این مسیر نیازمند رویکردی هوشمندانه، متعهدانه و انعطافپذیر است.