صنعت مواد شیمیایی در سالهای گذشته عملکرد بهتری نسبت به سایر بخشهای بازار داشته است. با این حال، بازدهی این صنعت اخیراً دچار رکود شده است. در این مقاله به بررسی عواملی که موجب این تغییرات شده و راههای پیش روی صنعت مواد شیمیایی برای بازگشت به مسیر موفقیت میپردازیم.
کاهش بازدهی در صنعت مواد شیمیایی
در بیشتر از دو دهه گذشته، صنعت مواد شیمیایی در مقایسه با بازارهای سرمایهگذاری دیگر، عملکرد بسیار خوبی داشت. اما پس از اوج گرفتن در دوران همهگیری COVID-19، شاخصهای جهانی از سال 2022 نشاندهنده یک روند نزولی برای این صنعت هستند. در حالی که شاخصهای جهانی سالانه 24 درصد رشد داشتهاند، بازدهی صنعت مواد شیمیایی کمتر از 2 درصد در سال رشد کرده است.
علیرغم این کاهش، هنوز این سوال باقی است که آیا این وضعیت تنها یک تغییر موقتی است یا اینکه بهطور ساختاری، صنعت مواد شیمیایی وارد دوران جدیدی شده است که باید با آن سازگار شود.
عوامل کاهش عملکرد صنعت
در کوتاهمدت، عواملی مانند قیمت بالای انرژی در اروپا، مسائل ناشی از همهگیری COVID-19، و نرخهای بهره بالا به کاهش سرعت رشد صنعت مواد شیمیایی کمک کردهاند. این تغییرات باعث نوسانات در بازار شده و رشد تقاضا را کند کرده است.
اما در بلندمدت، برخی عوامل ساختاری به طور خاص بر بازده صنعت تاثیر میگذارند:
- تقاضای خطی در حال کاهش: با بلوغ اقتصادها، رشد تقاضا برای مواد شیمیایی دیگر به سرعت گذشته نیست. در مناطق توسعهیافته، به ویژه به دلیل تغییرات جمعیتی، نرخ رشد کاهش یافته است.
- افزایش ظرفیت بیش از تقاضا: در برخی کشورها مانند چین، ظرفیت تولید مواد شیمیایی به سرعت در حال افزایش است، در حالی که تقاضای داخلی رشد کمتری دارد.
- متوقف شدن نوآوریهای بنیادی: بسیاری از محصولات در حال تبدیل شدن به کالاهایی با رقابت شدید هستند. شرکتهای شیمیایی بیشتر بر نوآوریهای افزایشی تمرکز کردهاند و کمتر به دنبال ایجاد تغییرات بنیادین در بازار هستند.
راهکارهای پیش روی صنعت مواد شیمیایی
با وجود چالشهای متعدد، شرکتهای شیمیایی میتوانند با اتخاذ رویکردهای نوآورانه، همچنان به ایجاد ارزش ادامه دهند. در اینجا پنج استراتژی کلیدی برای بازگشت به مسیر رشد معرفی میشود:
-
آمادگی برای رشد بدون افزایش بیش از حد هزینهها
شرکتها باید کنترل دقیقی بر موجودیها و هزینهها داشته باشند. حتی با پیشبینی افزایش تقاضا در کوتاهمدت، باید به رشد بلندمدت و بهینهسازی هزینهها توجه ویژهای داشت. -
سرمایهگذاری در نوآوری
نوآوری همچنان کلید رقابت است. شرکتهای پیشرو در مواد شیمیایی دائماً به دنبال راهحلهای جدید و نوآورانه هستند که میتواند روندهای بزرگتر را تسریع کند. از جمله این نوآوریها میتوان به مواد بازیافتی، فناوریهای پاک، و راهحلهای انرژیهای تجدیدپذیر اشاره کرد. -
آمادگی برای تغییرات ساختاری در زنجیرهها
در شرایط فعلی، که بسیاری از استخرهای ارزش در حال تحلیل رفتن هستند، ادغام شرکتها میتواند به افزایش بازدهی کمک کند. این تغییرات ممکن است به تحولات عمدهای در صنعت منجر شود. -
استفاده از فناوری برای تحول کسب و کار
نوآوریهای دیجیتال و فناوریهای جدید میتوانند به شرکتها کمک کنند تا فرآیندهای خود را بهینه کرده و در بازار رقابتی باقی بمانند. -
توسعه همکاریها و مشارکتها
شرکتهای شیمیایی باید به دنبال همکاریهای استراتژیک با دیگر بازیگران صنعت و مشتریان خود باشند. این مشارکتها میتوانند به ایجاد محصولات و راهحلهای جدیدی منجر شوند که به ایجاد ارزش بیشتر کمک میکند.
دوره جدیدی برای صنایع شیمیایی
در مقالات قبلی، دلایل عملکرد بهتر بخش مواد شیمیایی نسبت به بازار گستردهتر در ۲۰ سال گذشته بیان شده بود، از جمله رشد تقاضا در آسیا، بهبود بهرهوری، دسترسی به مواد اولیه جدید مانند گاز شیل، و موقعیت مطلوب در زنجیره ارزش. در حقیقت، بخش شیمیایی در دو دوره زمانی خاص (2008-2011 و 2015-2017) و همچنین در طول بحران COVID-19 عملکرد بسیار قویتری داشت. در این بازه زمانی، بازده سهامداران سالانه به طور متوسط ۱۱ درصد بود، ROIC از ۸ درصد به ۱۴ درصد افزایش یافت، رشد درآمد سالانه ۵ درصد بود و چندگانه EV/EBITDA (ارزش شرکت به سود قبل از بهره، مالیات، استهلاک و امتیازات) بین هفت تا ده برابر افزایش یافت.
اما برای بسیاری از مدیران صنایع شیمیایی، سالهای پس از 2022 بهویژه چالشبرانگیز بوده است. بخش شیمیایی در بازار سهام گستردهتر (که به آن نمایشگاه گفته میشود) عملکرد ضعیفی از خود نشان داده است. این عملکرد ضعیف عمدتاً به کاهش شدید قیمت سهام در چین (که ۱۲ درصد کاهش سالانه داشته) و افزایش شاخصهای جهانی از سوی شرکتهای فناوری برتر نسبت داده میشود.
حتی با در نظر گرفتن این عوامل، شکاف عملکردی بین بخش شیمیایی و دیگر بخشها همچنان باقیمانده است. به نظر میرسد که چالشهای پیش روی این بخش، به ویژه در زمینههای رقابتی، تغییرات در تقاضا و فشارهای بازار، برای مدیران این صنایع به چالشی اساسی تبدیل شده است.
این دوره جدید، دورهای است که شرکتهای شیمیایی باید با دقت بیشتری در مورد استراتژیها و برنامههای خود تصمیمگیری کنند. مدیریت مؤثر منابع، بهرهبرداری از نوآوریها، و تحلیل دقیق شرایط اقتصادی و بازار، برای ایجاد بازده مثبت و عملکرد بهتر در این زمانها امری ضروری به نظر میرسد.
-
نیروهایی که در کاهش سرعت صنعت شیمیایی نقش دارند
چندین دلیل بالقوه برای عملکرد ضعیفتر و عقبماندهتر صنعت شیمیایی در کوتاهمدت و بلندمدت وجود دارد. این عوامل به طور گستردهتر از نوسانات بازار و تغییرات اقتصادی جهانی ناشی میشوند.
عوامل کوتاهمدت:
-
قیمت انرژی در اروپا: شرکتهای شیمیایی مستقر در اروپا که حدود ۳۰ درصد از نمونه مورد مطالعه را تشکیل میدهند، با قیمتهای بالاتر انرژی نسبت به سالهای قبل از همهگیری مواجه هستند. این افزایش قیمت انرژی فشار زیادی بر هزینهها و توانایی رقابت این شرکتها وارد کرده است.
-
تخلیه ذخایر شیمیایی به دلیل همهگیری COVID-19: این بحران باعث کاهش موجودیهای شیمیایی شده بود که اکنون باید دوباره پر شوند. این چرخه ذخیرهسازی و ذخیره مجدد، همراه با مشکلات زنجیره تأمین ناشی از همهگیری، نوسانات بازار را تشدید کرده و باعث کندی رشد در کوتاهمدت شده است.
-
نرخهای بهره و تورم: این عوامل بر صنایع وابسته به مواد شیمیایی مانند ساختمان، خودروسازی و کالاهای بستهبندی مصرفی تأثیر گذاشتهاند و در نتیجه رشد این صنعت را کند کردهاند.
اگرچه نشانههایی وجود دارد که نشان میدهند این عوامل ممکن است کاهش یابند، اما عملکرد صنعت همچنان بهطور قابلتوجهی پایینتر از مسیرهای قبلی خود باقیمانده است.
عوامل بلندمدت:
-
رسیدن به مرزهای رشد تقاضای خطی: با بالغ شدن اقتصادها، رابطه معمول بین تولید ناخالص داخلی و مصرف مواد شیمیایی ضعیفتر شده است. منحنی رشد این صنعت به سمت صاف شدن حرکت کرده و بیشتر مناطق با رشد بالا اکنون در قسمتهای مسطحتر این منحنی قرار دارند. علاوه بر این، برخی از مناطق توسعهیافته به دلیل تغییرات جمعیتی، قیمت انرژی و تغییرات نظارتی با کاهش تولید ناخالص داخلی مواجه هستند.
-
افزایش ظرفیت تولید بیش از تقاضا: بهویژه در آسیا، شرکتهای دولتی ظرفیتهای تولیدی زیادی اضافه کردهاند که رشد تقاضا را برآورده نکرده است. برای مثال، چین در دوره ۲۰۲۳-۲۰۲۸ انتظار دارد بیش از ۲۰ میلیون تن ظرفیت پلیاتیلن اضافه کند، در حالی که تقاضای سالانه آن کمتر از ۱۰ میلیون تن افزایش مییابد. این افزایش ظرفیت ممکن است به تغییرات قابلتوجه در جریانهای تجاری و رقابتهای جهانی منجر شود.
-
کمبود نوآوری اساسی: بسیاری از محصولات شیمیایی اکنون سریعتر از قبل به کالا تبدیل میشوند. استراتژیهای سنتی طراحی برنامههای کاربردی در بازار نهایی به دلیل تمرکز بیشتر شرکتها بر نوآوری افزایشی و نزدیکشدن به مشتریان نه بازارهای نهایی، در حال کاهش است. این شرکتها به جای ایجاد راهحلهای متحولکننده، بیشتر بر بهبودهای کوچک تمرکز کردهاند که نمیتواند نیازهای برآوردهنشده کاربران نهایی را برطرف کند.
-
تغییرات محیط نظارتی: تغییرات نظارتی در اروپا و ایالات متحده لایهای از پیچیدگیهای اضافی به صنعت افزوده است. مقررات جدید مانند مالیات کربن و محدودیتهای استفاده از زمین بر هزینههای انطباق و استراتژیهای عملیاتی شرکتها تأثیر گذاشته و تقاضای داخلی را کاهش داده است.
این عوامل موجب شدهاند که سرمایهگذاران انتظارات بلندمدت خود را کاهش دهند، بهطوری که ضریب EBITDA از ۱۰.۵ برابر در سال ۲۰۲۱ به ۷.۶ برابر در سال ۲۰۲۳ کاهش یافته است. این کاهش در مضرب EBITDA، نشاندهنده کاهش بازدهی و رشد کمتر از حد انتظار در صنعت شیمیایی است.
چگونه شرکتهای شیمیایی میتوانند در دنیای نامشخص ارزش ایجاد کنند؟
در مواجهه با فشارهای رقابتی فزاینده، تعدیل تقاضا در صنعت، و تغییرات ژئوپلیتیکی و منطقهای، شرکتهای شیمیایی با اتخاذ گامهای استراتژیک صحیح میتوانند همچنان به خلق ارزشهای قابل توجهی ادامه دهند. در این راستا، پنج اقدام کلیدی وجود دارد که میتواند به موفقیت این شرکتها کمک کند.
1. آمادهسازی برای رشد بدون افزایش هزینهها یا از دست دادن نظم موجودی
در پنج سال اخیر، سطح موجودی مواد شیمیایی به شدت نوسان کرده است. تقاضا میتواند در کوتاهمدت افزایش یابد، و برخی کارشناسان پیشبینی میکنند که روند ذخیرهسازی که در گذشته به ضرر صنعت بود، به تدریج کاهش خواهد یافت. با این حال، شرکتها باید به کنترل دقیق هزینهها و موجودیهای خود ادامه دهند، زیرا حتی با رشد کوتاهمدت، تقاضای بلندمدت احتمالاً تعدیل خواهد شد. مدیران شرکتهای شیمیایی باید به دنبال زمان مناسب برای رشد و تولید در چنین شرایطی باشند و هزینههای متغیر را به دقت مدیریت کنند.
2. سرمایهگذاری در نوآوری
شرکتهای پیشرو در صنعت شیمیایی همواره به دنبال راهحلهای نوآورانه هستند که روندهای بزرگتر را تسریع کنند. این نوآوریها میتوانند شامل توسعه مواد سبک وزن برای خودروها، فناوریهای میکروبیوم و تغذیه شخصی، و حتی راهحلهای تصفیه آب پیشرفته باشند. سرمایهگذاری در این حوزهها میتواند مزیت رقابتی چشمگیری برای شرکتها ایجاد کند. اما مهم است که شرکتها قبل از ورود به این حوزهها، ارزیابی دقیق از توانمندیها و موقعیت خود داشته باشند، چرا که بسیاری از شرکتها بدون داشتن مزیت خاص وارد این بازارها شدهاند و نتواستهاند ارزش کافی خلق کنند.
3. آمادگی برای تغییرات ساختاری در زنجیرههای تأمین
محیطهای بازار نامشخص ممکن است منجر به ادغامها و تحولات بزرگ در صنعت شوند. در گذشته، نمونههای زیادی از ادغامهای موفق در صنعت شیمیایی وجود داشته است که بازدهی بالاتری ایجاد کردهاند. شرکتها باید آماده باشند تا در صورت تغییرات و فشارهای رقابتی، برای ادغام با شرکتهای دیگر و بهرهبرداری از ارزش مشترک در زنجیرههای تأمین خود تصمیمگیری کنند.
4. استفاده از فناوری برای تغییر مدل کسبوکار
نوآوریهای دیجیتال و فناوریهای جدید به سرعت در حال تغییر مدلهای کسبوکار هستند. استفاده از هوش مصنوعی و یادگیری ماشین میتواند صنعت شیمیایی را متحول کند. فناوریهایی مانند تحقیق و توسعه مبتنی بر هوش مصنوعی میتوانند به کشف مواد جدید، بهینهسازی فرایندها و فرمولها کمک کنند. همچنین، تجزیه و تحلیلهای پیشرفته در تأسیسات تولید مواد شیمیایی میتواند بهرهوری را تا ۱۰ درصد افزایش دهد. این تحولات، شرکتها را قادر میسازد تا فرآیندهای خود را بهطور کارآمدتر و مقرونبهصرفهتری مدیریت کنند.
5. توسعه تجاری با استفاده از فناوری هوش مصنوعی
یکی از بزرگترین مزایای استفاده از هوش مصنوعی در صنعت شیمیایی، شناسایی بازارهای جدید و ایجاد فرصتهای فروش جدید است. با استفاده از ابزارهای پیشرفته هوش مصنوعی، شرکتها میتوانند محصولات و مشتریان جدید شناسایی کنند و در نتیجه، تجارت خود را به طور چشمگیری گسترش دهند. این ابزارها میتوانند فرآیندهای فروش و بازاریابی را بهینهسازی کرده و منجر به افزایش درآمدهای شرکتها شوند.
تعامل در سراسر جغرافیا را بازنگری کنید
در بازنگری استراتژی جغرافیایی در صنعت مواد شیمیایی، باید به تغییرات جدید در محیط جهانی و تغییرات ژئوپلیتیکی توجه ویژهای داشت. در گذشته، شرکتها با تمرکز بر سرمایهگذاری در کشورهایی مانند چین، تایلند و سایر بازارهای آسیایی، و با ایجاد دفاتر پشتیبانی در کشورهایی با هزینههای کم، گسترش جهانی خود را مدیریت میکردند. اما این رویکرد امروز دیگر کارایی ندارد و سرمایهگذاران به دنبال موج جدیدی از خلق ارزش در بستر تحولات ژئوپلیتیک هستند.
مدیران شرکتهای شیمیایی باید در راستای استراتژی جغرافیایی خود به سوالات زیر پاسخ دهند:
-
چگونه میتوانیم بازارهای رشد بزرگ بعدی را شناسایی و تصرف کنیم؟
شناسایی بازارهای در حال رشد نیازمند توجه به تغییرات جمعیتی، نیازهای مصرفی و تحولات اقتصادی در مناطق مختلف است. همچنین باید به پویایی بازارهای جدید و روندهای نوظهور توجه کرد. -
چگونه میتوانیم اطمینان حاصل کنیم که زنجیره تأمین ما در برابر تغییرات ژئوپلیتیک مقاوم است؟
برای این منظور باید تنوع در منابع تأمین، تحلیل ریسکهای ژئوپلیتیکی و ایجاد انعطافپذیری در زنجیره تأمین را در نظر گرفت تا از اثرات منفی تغییرات ژئوپلیتیکی جلوگیری شود. -
چگونه میتوانیم در بازارهای آسیایی، بهویژه در چین، با بازدهی قابل قبول شرکت کنیم و در عین حال ریسک ژئوپلیتیکی، تغییرات تقاضای بازار محلی و چالشهای مالکیت معنوی (IP) را مدیریت کنیم؟
در چین، بازار شیمیایی پیچیدگیهای خاص خود را دارد. شرکتها باید به دقت ریسکهای ژئوپلیتیکی، مقررات مالکیت معنوی و تغییرات در تقاضای بازار را مدیریت کرده و با توجه به شرایط بازار محلی استراتژیهای سفارشی ایجاد کنند. -
تغییرات در تولید اروپایی – تشدید مقررات، تغییر تقاضای محلی و جمعیتشناسی و افزایش هزینههای انرژی – چگونه باید بر استراتژی ما تأثیر بگذارد؟
باید به تحلیل تغییرات مقررات محیطی، جمعیتشناسی و هزینههای انرژی در اروپا پرداخت. این تغییرات میتواند تأثیرات قابل توجهی بر هزینهها و ساختار تولید داشته باشد که لازم است در استراتژیهای کلی لحاظ شود. -
چگونه میتوانیم خطرات ناشی از بلایای طبیعی مانند خشکسالی، سیل و طوفان را شناسایی و کاهش دهیم؟
مدیریت ریسکهای ناشی از بلایای طبیعی از طریق طراحی ساختارهای مقاوم در برابر این بلایا و ایجاد برنامههای واکنش سریع ضروری است. همچنین، این مسئله میتواند در انتخاب مکانهای تولید و تأمین مواد اولیه مؤثر باشد. -
در کجا باید مراکز تحقیق و توسعه و مهندسی را با توجه به مبادله بین کشورها در تأمین استعداد، هزینه و قدرت حفاظت از IP قرار دهیم؟
انتخاب مکان مناسب برای مراکز تحقیق و توسعه (R&D) نیازمند در نظر گرفتن عواملی مانند هزینه نیروی کار، دسترسی به استعدادهای متخصص، و قوانین مربوط به حفاظت از مالکیت معنوی است. برخی کشورها ممکن است مزایای بیشتری در این زمینه داشته باشند.
با وجود عدم قطعیتهای موجود در جهان، پاسخ به این سوالات برای مدیریت استراتژیک در صنعت مواد شیمیایی بسیار حیاتی است. تصمیماتی که امروز گرفته میشوند میتوانند تأثیرات بلندمدت و حتی چند نسل را در پی داشته باشند. لذا، مدیران باید با تحلیل دقیق و برنامهریزی مدبرانه، برای تحولات آینده آماده شوند و استراتژیهای خود را بهطور مستمر مورد بازنگری قرار دهند.
شرکت های شیمیایی امروزه با چشم انداز ناپایدارتر و نامطمئنی روبرو هستند. شرکت ها ممکن است نیاز داشته باشند مجموعه بسیار گسترده تری از سناریوها را هنگام آزمایش تصمیمات استراتژیک و عملیاتی در نظر بگیرند. آنها ممکن است از تعهدات نسبت به بازارهای نوآورانه که با نقاط قوت آنها بازی می کند سود ببرند، اما در استراتژی خود نیاز به اعتقاد دارند. در حالی که رشد بلندمدت ممکن است برای صنعت مواد شیمیایی کند شود، شرکت های جسور و نوآور همچنان باید بتوانند ارزش خود را به دست آورند.
-
نتیجهگیری
صنعت مواد شیمیایی در دورهای چالشبرانگیز قرار دارد، اما با اقدامات جسورانه و نوآورانه، این صنعت میتواند به رشد و سودآوری خود ادامه دهد. شرکتها باید با پذیرش تغییرات ساختاری و تمرکز بر نوآوری، خود را برای تحولات آینده آماده کنند.
این مقاله به کمک شانتال لوربیر، اوبی ازکویه و بافلیکس رومپن توسط McKinsey & Company منتشر شده است.